ماه: اسفند ۱۳۹۸
-
آواز چگور
وقتی که شب هنگام گامی چند دور از من نزدیک دیواری که بر آن تکیه میزد بیشتر شبها با خاطر خود مینشست و ساز میزد مرد و موجهای زیر و اوج نغمههای او چون مشتی افسون در فضای شب رها میشد من خوب میدیدم گروهی خسته از ارواح تبعیدی در تیرگی آرام از سویی به…
-
من مست و تو دیوانه
من بیخود و تو بیخود ما را کی برد خانه من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه جانا به خرابات آ تا لذت جان بینی جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه هر گوشه یکی…
-
ناله زنجیر
گفتمش: ” شیرین ترین آواز چیست؟ ” چشم غمگینش به رویم خیره ماند قطره قطره اشکش از مژگان چکید لرزه افتادش به گیسوی بلند زیر لب غمناک خواند: ” ناله زنجیرها بر دست من! ” گفتمش: ” آنگه که از هم بگسلند… ” خنده تلخی به لب آورد و گفت: ” آرزوئی دلکش است اما…