-
ای قوم به حج رفته کجایید
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست بیایید بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گر صورت بیصورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این…
-
برپاخیز
برپاخیز از جا کن بنای کاخ دشمن چو در جهان قیود بندگی اگر فتد به پای مردمی به دست توست به رای مشت توست رهایی جهان ز طوق جور و ظلم به پا کنیم قیام مردمی رها شویم ز قید بندگی همپاییم، همراهیم، همرزمیم، همسازیم جان بر کف برخیزیم، برخیزیم پیروزیم برپاخیز از جا کن…
-
به احترام آزادی
به احترام آزادی یک دقیقه سکوت کردیم اما خوابمان برد. ارنستو چگوارا
-
طلوع خونین
خوش باوران زحمت کشان در خوابند شب به دستان بت پرستان بیدار ای جانبازان رزمندگان اکنون کجایید انسانی مرد انسانی رفت آزادی کو یکی آمد با پتک سیاه پرواز را کشت ای طلوع خونین از شب تو بگریز صبح خونبار با خون من با نور آمیز همخاک من هم وطنم یک دو برپاخیز شب فرو…
-
من راه خانه ام را گم کرده ام
من راه خانهام را گم کردهام ریرا میان راه فقط صدای تو نشانیِ ستاره بود که راه را بیدلیلِ راه جسته بودیم بیراه و بیشمال بیراه و بیجنوب بیراه و بیرویا من راه خانهام را گم کردهام اسامی آسان کسانم را نامم را، دریا و رنگ روسری ترا، ریرا دیگر چیزی به ذهنم نمیرسد حتی…
-
صبوری میکنم
دارم هی پا به پای نرفتن صبوری میکنم صبوری میکنم تا تمام کلمات عاقل شوند صبوری میکنم تا ترنم نام تو در ترانه کاملتر شود صبوری میکنم تا طلوع تبسم، تا سهم سایه، تا سراغِ همسایه… صبوری میکنم تا مَدار، مُدارا، مرگ… تا مرگ، خسته از دقالبابِ نوبتم آهسته زیر لب … چیزی، حرفی، سخنی…