لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز می لرزد، دلم، دستم بازگویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ! های! نپریشی صفای زلفکم را، دست! آبرویم…
مرور تگ اخوان ثالث
آواز چگور
وقتی که شب هنگام گامی چند دور از من نزدیک دیواری که بر آن تکیه میزد بیشتر شبها با خاطر خود مینشست و ساز میزد مرد و موجهای زیر و اوج نغمههای او چون مشتی…