بلاگ alty

نوشتاری از خاطره، غلطان در اقیانوس اینترنت

برچسب: اخوان

  • اینجا چرا می‌تابی؟ ای مهتاب، برگرد

    حیف از تو ای مهتاب شهریور، که ناچار باید بر این ویرانه محزون بتابی وز هر کجا گیری سراغ زندگی را افسوس، ای مهتاب شهریور، نیابی یک شهر گورستان صفت، پژمرده، خاموش “بر جای رطل و جام می” سجادهٔ زرق “گوران نهادستند پی” در مهد شیران “بر جای چنگ و نای و نی” هو یا…

  • آه، ای فریاد

    خانه ام آتش گرفته ست، آتشی جانسوز هر طرف می سوزد این آتش پرده ها و فرشها را، تارشان با پود من به هر سو می دوم گریان در لهیب آتش پر دود وز میان خنده هایم تلخ و خروش گریه ام ناشاد از دورن خسته ی سوزان می کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد…

  • آخر شاهنامه

    این شکسته چنگ بی قانون رام چنگ چنگی شوریده رنگ پیر گاه گویی خواب می‌بیند خویش را در بارگاه پر فروغ مهر طرفه چشم انداز شاد و شاهد زرتشت یا پری زادی چمان سرمست در چمنزاران پاک و روشن مهتاب می‌بیند روشنی‌های دروغینی کاروان شعله‌های مرده در مرداب بر جبین قدسی محراب می‌بیند یاد ایام…