بلاگ alty

نوشتاری از خاطره، غلطان در اقیانوس اینترنت

برچسب: محمدرضا عبدالملکیان

  • و دیگر جوان نمیشوم

    وقتی درخت در راستای معنی و میلاد بر شاخه های لخت پیراهن بلند بهاری دوخت با اشتیاق رفتم به میهمانی آئینه اما دریغ چشمم چه تلخ تلخ، پاییز را دوباره تماشا کرد و دیگر جوان نمی شوم نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو و دیگر به شوق نمی آیم…