بلاگ alty

نوشتاری از خاطره، غلطان در اقیانوس اینترنت

برچسب: مرگ

  • با خود می‌گویم چه کسی باور کرد …

    گاه می‌اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می‌گوید؟ آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می‌شنوی روی زیبای تو را کاشکی می‌دیدم شانه بالازدنت را -بی قید و تکان دادن دستت که – مهم نیست زیاد و تکان دادن سر را که «عجیب! عاقبت مُرد؟ افسوس!» کاشکی می‌دیدم با خود می‌گویم چه…

  • زندگی رسم خوشایندی است

    زندگی رسم خوشایندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود زندگی جذبه دستی است که می چیند زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی بعد درخت است به چشم حشره زندگی تجربه شب پره…

  • اینگونه که میزیستم..

    هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود بر نخواست که من به زندگی نشستم شاملو