برچسب: آتش
-
با خود میگویم چه کسی باور کرد …
گاه میاندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید؟ آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی میشنوی روی زیبای تو را کاشکی میدیدم شانه بالازدنت را -بی قید و تکان دادن دستت که – مهم نیست زیاد و تکان دادن سر را که «عجیب! عاقبت مُرد؟ افسوس!» کاشکی میدیدم با خود میگویم چه…
-
آواز چگور
وقتی که شب هنگام گامی چند دور از من نزدیک دیواری که بر آن تکیه میزد بیشتر شبها با خاطر خود مینشست و ساز میزد مرد و موجهای زیر و اوج نغمههای او چون مشتی افسون در فضای شب رها میشد من خوب میدیدم گروهی خسته از ارواح تبعیدی در تیرگی آرام از سویی به…