برچسب: پیری
-
در آستانه پیری
در آستانه پیری، گلایه از شبِ دنیا بد است مردِ حسابی، به احترام دیازپام بدون قصه و بوسه، تلاش کن که بخوابی تو مثلِ پرده ی خانه، وبالِ گردن روزی کسی نگفت نباید، که از نهاد بسوزی تو آفتاب نبودی، که بی دریغ بتابی چه اسب ها که درونت، به اهتزاز در آمد به شِیهه…