-
من اگر ما نشویم
من اگر ما نشویم، تنهایم تو اگر ما نشوی، خویشتنی از کجا که من و تو شور یکپارچگی را در شرق باز بر پا نکنیم از کجا که من و تو مشت رسوایان را وا نکنیم من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر میخیزند من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی برخیزد؟ چه…
-
دیر آمدی
برهنه به بستر بیکسی مُردن، تو از یادم نمیروی خاموش به رساترین شیونِ آدمی، تو از یادم نمیروی گریبانی برای دریدنِ این بغضِ بیقرار، تو از یادم نمیروی سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهایی، تو از یادم نمیروی سوزَنریزِ بیامانِ باران، بر پیچک و ارغوان، تو از یادم نمیروی تو … تو با من…
-
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد
بخت از دهانِ دوست نشانم نمیدهد دولت خبر ز رازِ نهانم نمیدهد از بهرِ بوسهای ز لبش جان همیدهم اینم همیسِتانَد و آنم نمیدهد مُردم در این فِراق و در آن پرده راه نیست یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد زلفش کشید بادِ صبا چرخِ سِفله بین کانجا مجالِ بادِ وَزانَم نمیدهد چندان که…