بلاگ alty

نوشتاری از خاطره، غلطان در اقیانوس اینترنت

دسته: فیلم

  • In the name of democracy, Let us all unite!

    I’m sorry, but I don’t want to be an emperor. That’s not my business. I don’t want to rule or conquer anyone. I should like to help everyone if possible; Jew, Gentile, black man, white. We all want to help one another. Human beings are like that. We want to live by each other’s happiness,…

  • آن سالهای دور وقتی بچه بودم

    آن سالهای دور وقتی بچه بودم مادر میگفت پدر در زندان است، منتظر باش پدر روزی به خانه بر میگردد و مادر میگفت زندان هم مثل هر اتاق 4 دیوار دارد و یک در که همیشه بسته است… دیالوگ فیلم گل های داوودی (رسول صدر عامری)