-
اینگونه که میزیستم..
هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود بر نخواست که من به زندگی نشستم شاملو
-
منتظرت میمانم
منتظرت میمانم هم از آن بیش که عبورِ ثانیه از هزارهی مرگ، هم از آن بیش که تحملِ علف در بارشِ تگرگ. منتظرت میمانم هم از آن بیش که شمارشِ بیحسابِ روز، هم از آن بیش که چند و چونِ هنوز. منتظرت میمانم میمانم تا آفتاب از مغربِ معجزه برآید وُ تکلمِ حیرت از حلولِ…
-
تا کی
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پرکن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه خیام
-
جز وصل تو
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه بی یاد تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو توبه شکستم صدبار زین توبه که صد بار شکستم توبه ابوسعید ابوالخیر
-
کودک خوشحال دیروز…
باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟ روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟ پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟ خاطرات خوب و شیرین کوچه ها شد، کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟…